یکی از فانتزیام اینه بفهمم این ماشین حساب چطوری اینقد سریع محاسباتو انجام میده
اصلا چیچی توش گذاشتن...نکنه تو هر کدومشون یه DNAاز انیشتین گذاشتن...
یکی از فانتزیام اینه بفهمم این ماشین حساب چطوری اینقد سریع محاسباتو انجام میده
اصلا چیچی توش گذاشتن...نکنه تو هر کدومشون یه DNAاز انیشتین گذاشتن...
یکی از فانتزی هام اینه که یه روز برم سره گوشیم ببینم مخاطب خاصم برام اس ام اس داده بدون اینکه من اول بهش پیام بدم.خداییش اینم فانتزیه من دارم آیا؟؟؟
یکی از فانتزیام اینه که یه آدم مشهوری بشم بعد بیان ترورم کنن!!!! خخخخخ
یکی از فانتزیام اینه که بفهمم واقعا هواپیما بوق داره یا نه؟( ? _? )
یکی از فانتزیام اینه که تو کشتی مروارید سیاه ناخدا شم. ایحال میده. :))))))
یکی از فانتزیام اینه که تو جمع گوشیم زنگ بخوره بعد بگم:هیچی بابا همه درا قفل بود من از دیوار پریدم .وااااااای :))))))
یکی از فانتزیام اینه وقتی دارم جیب یکی از شلوارام که چندساله نمیپوشم رو بگردم یه دونه اسکناس هزاری مچاله پیداکنم
یکی از فانتزیام اینه ک فضانورد شم برم فضا برم تو ی سیاه چاله بعد دو دقیقه ی من برای زمینی ها 70 سال طول بکشه اونوقت وقتی میام زمین رفیقام پیرن و من جوووووون. خیلی عالیه به خدا.
یکی از فانتزی هام اینه که پدر مادر واقعیمو پیدا کنم:-(
یکی از فانتزی هام اینه که جای گالیور باشم. بعد برم تو مثلث برمودا محو شم.
یكی از فانتزیام اینه كه نصفه شب به یه غریبه اس بدم:جنازه رو قایم كردم!
یکی از فانتزیام اینه تو راهرو که دارم راه میرم بخورم به یه دختره کل وسایلش بریزه زمین. منم از کنارش رد بشم و بگم اووی مگه کوری؟
همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش!
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یه نفر خوابه و داره خر و پف میکنه بیدارش کنم و بش بگم: خاموش کن اون تراکتور رو.
یکی از فانتزیام توی مدرسه به واقعیت پیوست!
من برای اووولین بار درس خوندم! چون امتحان ریاضی داشتیم! ولی چون من خوش شانسم امتحان نگرفت معلمه! منم از اون روز به بعد تصمیم گرفتم دیگه ریاضی نخونم!
یکی از فانتزی هام اینه که وقتی عروس میخواد بگه بله
برم تو بغل دوماد بگم :بابا بابا پس مامان کجاست!؟
هیچی دیگه خونواده ی عروس با کمربند بیفتن دنبال دوماد
منم نیاز به محو شدن تو افق ندارم
تعداد صفحات : 2